صفرِ دو گوش
کلاس دوم دبستان بودم. مشقها با خودکار نوشته شده بود. جرمی غیر قابل بخشش. چوبِ تر و شلاقِ کمر مهم نبود. مزه مدرسه رفتن همین تجربههای تازه بود. مجانی. فقط نمیتوانستم با این -۰- کنار بیایم. صفر دو گوش را میگویم. آقا معلم ما آنقدر آقا بود که به مشق شب هم نمره میداد. حالا […]