به زندگی خود نگاه کنیم. کدام روز را بدون نوشتن سپری کردهایم؟ بله، تقریبا هیچ روزی. چرا؟ چون همواره به نوشتن نیازمندیم. ما با دوستانمان در فضای مجازی در ارتباط هستیم و این ارتباط اغلب نوشتاریست. حضور و فعالیت ما برای فروش و کسب درآمد هم بینیاز از نوشتن نیست. اگر قرار باشد چند کلمه جلوی دوربین برای تبلیغ کسب و کارمان صحبت کنیم، نیاز داریم که همان چند کلمه را بنویسیم تا خط فکریمان منظم شود. قبل از رفتن به سفر و تفریح لیست وسایل لازم را مینویسیم تا چیزی از قلم نیفتد. گاه به عنوان پزشک، کارمند، وکیل یا دانشجو ملزم به ارائهی گزارش کاری میشویم، اینجاست که ناتوانی در نوشتن میآزاردمان و ترس از کلمات باعث سرگیجهمان میشود. بسیار شده که برای نوشتن همین چند خط کوتاه و ساده دست به دامن دیگران شدهایم یا در اینترنت دنبال متنی متناسب گشتهایم و نیافتهایم. تمام اینها وادارمان میکند تا ترس خود را از نوشتن کنار بگذاریم.
من شصتوشش دلیل برای شما آماده کردهام که ضرورت نویسندگی را در زندگی همهی ما یادآور میشود:
- برای نوشتن یک نامهی اداری دربهدر دنبال کسی میگردیم.
- برای نوشتن رزومه عزا میگیریم.
- برای نوشتن یک تبلیغ ساده، به مرز جنون میرسیم.
- فکر میکنیم استعداد نوشتن نداریم.
- برای نوشتن به دنبال سختترین کلمات ممکن میگردیم.
- بیدلیل از نوشتن فرار میکنیم.
- مدام توقع داریم دیگران نوشتهی ما را ویرایش کنند.
- نوشتن یک گزارش کاری را روزها و گاه هفتهها به تاخیر میاندازیم.
- نوشتن را یک خصیصهی ذاتی میدانیم و خود را ناتوان قلمداد میکنیم.
- راهی برای تخلیهی هیجانات درونی نداریم.
- حرفهایی که هیچکس نمیشنود را به گوش کاغذ بگوییم.
- قدرت تفکر خود را افزایش دهیم.
- برای اندیشیدن بهانهای تازه نداریم.
- خودشناسی را جدی میگیریم و به جای غرولندکردن، با هر مشکل، رشد میکنیم.
- به توسعهی فردی خود بها میدهیم.
- یک دوست و همنشین همیشگی پیدا کنیم.
- به جای دوربین، قلم به دست بگیریم و زیباییها را ثبت کنیم.
- به جای وقتگذراندن در شبکههای مجازی، یک اثر ماندگار خلق کنیم.
- یک کپشن پر محتوا بنویسیم.
- فروش خود را بالا ببریم.
- به کسبوکار خود رونق بدهیم و به عنوان یک فرد، باسواد جلوه کنیم.
- بدون کمک دیگران، یک بخش مهم کار تبلیغات را خودمان به عهده بگیریم.
- دایرهی واژگان خود را افزایش دهیم، به قدرت کلمات پی ببریم و بااعتمادبهنفس بیشتری صحبت کنیم.
- با همه واژهها دوست باشیم.
- معنی کلمهها را بدانیم.
- برای هر کلمه ارزش واقعی خودش را قائل شویم.
- به اعتبار واژهها، آگاه شویم.
- برای یک سخنرانی ساده در جمع همکاران، بیخواب نشویم.
- از عهدهی فهم هر کلامی بر بیاییم.
- به ارتقای شغلی خود کمک کنیم.
- لحظههای زندگی خود را با ارزش کنیم.
- در دنیای امروز بتوانیم گلیم خود را از آب بیرون بکشیم.
- توانایی توضیح دادن مشکل خود را داشته باشیم.
- یک سرگرمی جذاب پیدا کنیم.
- بیشتر مطالعه کنیم.
- به دانستن و آگاهی احترام بگذاریم.
- برای یادگیری ارزش قائل شویم.
- با ثبت خاطرات و تفکرات شخصی از پیادهروی و سفر لذت ببریم.
- با درک بهتر زندگی و احوالات خود، به تربیت بهتر فرزندانمان کمک کنیم.
- از دل غصهها هم خوبی بیرون بکشیم.
- هنر خوب زندگی کردن را بیابیم.
- دنیا را هنرمندانه ببینیم.
- برای خود مانند یک درمانگر عمل کنیم و قدرت ترمیم زخمهای درونی خود را داشته باشیم.
- با روح خود دوست باشیم.
- با درک بهتر مشکلات روحی خود، به دیگران کمک کنیم زندگی بهتری داشته باشند.
- در جامعهای که هستیم مانند یک پیشرو عمل کنیم.
- در همهی اتفاقات اطراف دقت نظر به خرج دهیم.
- همهی آدمها را دوست داشته باشیم.
- مثبتاندیش باشیم.
- روح قوی و بلندپروازی داشته باشیم.
- قدرت خیال پردازیمان را تقویت کنیم.
- در گوش فرزندمان قصههای بهتری بخوانیم.
- از زندگیمان آنگونه که شایسته است لذت ببریم.
- به دنیا با دید یک نویسنده نگاه کردن، یعنی رویایی زندگی کردن.
- در دل قصهها زندگی کنیم.
- درد و رنج خود را به جان کاغذ بریزیم و یک شخصیت محکم بسازیم.
- نوشتن دریست به سوی جهانی متفاوت.
- نوشتن به زندگی ما بها میدهد. پس هیچ روزی نباید بدون نوشتن سپری شود.
- میتوانیم به اندازهی تمام نوشتههایمان زندگی کنیم.
- زندگی با واژهها یعنی زندگی با معانی متفاوت.
- دنیای ما، دنیای فرمانروایی واژههاست.
- در مسیر دانایی قرار میگیریم.
- نوشتن راهیست به سوی نجات از غرور و تعصب.
- نوشتن به زندگی ما نظم میبخشد و در مسیر رشد بهترین دوست ما باقی میماند.
- نوشتن هرگز دست از سر مهربانی با ما برنمیدارد.
- به عنوان یک نویسنده، به شما میگویم، تا دست به قلم نبردهای نمی توانی آسوده بخوابی.